مشق و اعمال ورزشی و لشکری با نیزه. نوعی ورزش برای آموختن اعمال نیزه. (یادداشت مؤلف). عمل نیزه باز: چو بالای نیزه درازی گرفت در آن معرکه نیزه بازی گرفت. نظامی. در قلب نیزه بازی مژگان آن پری خونریز آن دو چشم نظربازم آرزوست. کمال خجندی (از آنندراج). ، کلاشی با فنون مخصوصه. عمل ستدن چیزی از مردمان به زرنگی. عمل نیزه باز. (از یادداشتهای مؤلف). رجوع به نیزه باز (معنی دوم) شود
مشق و اعمال ورزشی و لشکری با نیزه. نوعی ورزش برای آموختن اعمال نیزه. (یادداشت مؤلف). عمل نیزه باز: چو بالای نیزه درازی گرفت در آن معرکه نیزه بازی گرفت. نظامی. در قلب نیزه بازی مژگان آن پری خونریز آن دو چشم نظربازم آرزوست. کمال خجندی (از آنندراج). ، کلاشی با فنون مخصوصه. عمل ستدن چیزی از مردمان به زرنگی. عمل نیزه باز. (از یادداشتهای مؤلف). رجوع به نیزه باز (معنی دوم) شود